به گزارش خبرنگار شبکه مردمي اطلاع رساني(شمانيوز): بر طرف کردن چاقي هاي موضعي و عمومي،عدم تناسب اندام و توزيع چربي و عضله نامناسب در بالا و پايين تنه،تعادل سوخت و ساز بدن براي کاهش وزن و رسيدن به وزن ايده آل و ماندگار:
در حال حاضر چاقي به يکي از مشکلات جدي ، رايج و سر در گم کننده مردم تبديل شده است.افراد مبتلا به اضافه وزن يا چاقي نسبت به ساير افراد بيشتر درمعرض ابتلا به بيماري هاي خطرناكي چون ديابت ، فشار خون بالا ، بيماريهاي قلبي عروقي ، سندروم تخمدان پلي كيستيک قرار دارند.درمان هاي رايج براي رفع چاقي شامل گرفتن رژيم هاي غذايي کم کالري و كم خوري ، انجام فعاليتهاي بدني و ورزشي ، رفتار درماني ، دارو درماني ، انجام اعمال جراحي و يا ترکيبي از يک يا دو روش بطور همزمان مي باشد .که فرد با توجه به کم اطلاعي از روش هاي طبيعي و يا درماني هاي غير جراحي و موقت مجبور به انتخاب موارد گفته شده در بالا است.

هزينه درمان چاقي و يا بيماريهاي مرتبط با چاقي در هزينه هاي کلي سلامت در کشورهاي مختلف بسيار مهم است.علاوه بر اين دارو درماني و اعمال جراحي ممكن است عوارض جانبي مختلف و خطرناكي داشته باشد ،به عنوان مثال در اغلب داروهاي تجاري مورد استفاده در درمان چاقي تركيبات آمفتامين وجود دارد كه ماده اعتيادآور شيشه از آن ساخته مي شود وبه راحتي مي تواند علاوه بر ايجاد عوارض روحي رواني باعث اعتياد بيمار گردد و در برخي ازموارد جراحي، آمبولي ريه و متعاقب آن مرگ گزارش شده است و نيز در روشهاي رايج از قبيل كرايو ليپوليز كه ادعا مي شود جزء روشهاي غيرقابل برگشت چاقي مي باشند در صورتي كه انتخاب بيمار براي چنين درماني طبق اصول علمي انجام نگردد بعدها چربي هاي اضافي در ساير قسمت هاي بدن از قبيل بازوها و ران تجمع فراواني پيدا كرده و باعث بد فرم شدن ظاهر شخص مي گردد زيرا با انجام ليپوليز سلولهاي چربي در منطقه ليپوليز شده از بين رفته و بعد از اين چربي هاي دريافتي از طريق غذا قادر به تجمع در مثلا شكم نبوده و در بازوها تجمع پيدا مي كنند. حتي رفتار درماني شامل اعمال محدوديت در رژيم غذايي هم به نظر مي رسد موجب ايجاد تغييرات روان شناختي نامطلوبي در فرد گردد زيرا بيمار به صورت دائم در استرس اين خواهد بود كه چه بخورد وچه نخورد وچقدر بخورد .به همين دليل معرفي روشهاي جديد براي درمان چاقي طالب و خواهان فراوان دارد .
در چين طب سوزني چندين هزار سال است که به عنوان درمان واحد يا مکملي مناسب و ايمن مورد استفاده قرار گرفته است و به طرز فزاينده اي در سرتاسر دنيا براي درمان طيف گسترده اي از بيماريها از قبيل ميگرن وساير سردردها،آرتروز ،دردهاي سياتيک و ديسک بين مهره اي و ساير دردهاي اسكلتي عضلاني، مشكلات گوارشي، بيماري هاي اعصاب و روان و بيماري هاي زنان و اختلالات قاعدگي و نيز بيماري هاي پوستي و زيبايي از قبيل جوش،افتادگي صورت،لک،چين و چروک و پسورازيس استفاده مي شود . از دهه 1980 طب سوزني لاغري براي درمان چاقي موثر شناخته شده است . اسناد زيادي نشان مي دهد که طب سوزني بدون ايجاد واکنش هاي شديد و وخيم به همراه تغذيه سالم و مغذي فيبر دار بر کاهش وزن تاثير دارد و هم چنين مي تواند به درمان بيماري هاي مرتبط با چاقي هم کمک کند.

ديدگاه طب سنتي چين باستان درباره چاقي :
چاقي وضعيتي هست که در آن چربي اضافه بدن به حدي در قسمتهاي مختلف بدن وحتي ارگان هاي داخلي مثل كبد تجمع پيدا مي كند كه مي تواند تاثير نامطلوبي بر وضعيت سلامت فرد گذاشته ومنجر به ايجاد كبد چرب و بيماري هاي قلبي عروقي گرددد. علامت اصلي چاقي افزايش وزن بوده و وجود صفت چاق به افرادي اطلاق مي گيرد که وزنشان 20 درصد بيشتر از معادل قد و هيکل آنها باشد . يک روش ابتدايي براي تعيين چاقي محاسبه شاخص توده بدني (BMI ) مي باشد که در آن وزن به کيلو گرم را بر مجذور قد به متر تقسيم مي گردد . در صورتي که عدد حاصله بالاتر از 30 باشد فرد مبتلا به چاقي مي باشد . از آن جايي که جمعيت آسيايي پيامدهاي منفي سلامت را در BMI کمتر از جوامع هند و اروپايي لحاظ مي كنند .بعضي از ملل از چاقي تعريف ديگري دارند به عنوان مثال ژاپني ها افراد داراي BMI بالاتر از 25 را چاق مي دانند (Kanazawa et al , 2002 ) و چيني ها داشتن BMI بالاتر از 28 را چاقي مي دانند (Beifan et al , 2002 ).

از ديدگاه طب غربي چاقي نتيجه اوليه افزايش غذاي دريافتي يا کربوهيدرات و چربي اضافي و کاهش فعاليت بدني و استعداد ژنتيکي مي باشد البته ناگفته نماند که در طب غربي اين وضعيت به علت اختلالات غده تيروئيد به خصوص کم کاري تيروئيد که باعث کم شدن سوخت و ساز طبيعي بدن مي شود نيز مي تواند به وجود آيد.(در طب چيني تعريفي براي كم كاري تيروئيد وجود ندارد و معادل هاي ديگري را در کم شدن سوخت و ساز بدن به کار مي برند.) اگرچه غذاي اضافي ( کالري ) در هر فرمي مي تواند تبديل به چربي شده و ذخيره گردد شايد ميزان چربي در رژيم غذايي از ميزان کالري آن تاثير بيشتري بر وزن افراد داشته باشد .

سبک زندگي کم تحرک و شايد بي تحرک مي تواند در توازن مثبت كالري نقش داشته باشد و کالري مازاد به عنوان بافت چربي ذخيره گردد . عادت هاي غذايي و فعاليت فيزيکي هم نقش مهمي در ميزان اضافه وزن فرد داند . فاکتورهاي ژنتيکي مي تواند بر نحوه تنظيم اشتها توسط بدن و نرخ متابوليکي بدن ( ميزاني که بدن غذا را به انرژي تبديل مي کند ) هم تاثير گذارد . هم چنين در بعضي موارد عوامل روان شناختي از جمله افسردگي و پُرخوري عصبي و اعتماد به نفس پايين مي تواند در بروز اضافه وزن نقش داشته باشد .